شما عزیزان جک ها ی طنز خود را برای ما ارسال کرده ,در بخش نظر بدهید و انها را با نام خود مشاهده کنید .(اینجانب مدیر وبلاگ قصد توهین به هیچ قومیتی را ندارم اگر نارضایتی در مورد جک ها وجود داشت انها را حذف خواهم کرد)
مدیروبلاگ:حسین سلگی
1. بابای ترکه تو مستراح سکته میکنه و مرحوم میشه. ازون به بعد، ترکه تا میرفته تو توالت یهو حالش خراب میشده و هایهای میزده زیر گره. بعد از دو سه ماه، آخر یکی از رفیقاش شاکی میشه، بهش میگه: مرد مومن، آخه مگه توالت هم جای گریه کردنه؟! ترکه با بغض میگه: آخه اینجا بوی بابامو میده.!
2. تو خیابون تصادف میشه، یک وانت نیسان گردن کلفت میزنه به یک موتور، دو نفر ترک موتور بودن یکیشون سرش میخوره به جدول و جابهجا تموم میکنه، دومی فقط پاش میشکنه. خلاصه ملت جمع میشن دورشون، اون بدبختی که پاش شکسته بوده هی داد و هوار میکرده، ترکه میره جلو بهش میگه: خجالت بکش خیابون رو گذاشتی رو سرت! تو که الحمدالله چیزیت نشده، ببین اون رفیقت بنده خدا تموم کرده اما اینقدر سر و صدا نمیکنه!!!
3. ترکه سرطان داشته، میره مشهد خودشو با قفل و زنجیر میبنده به پنجرة فولادی و کلید رو هم قورت میده، میگه: تا شفا نگیرم نمیرم! بعد یک ساعت خبر میرسه که تو حرم بمب گذاشتن، ترکه یک کم دست و پا میزنه، بعدِ یک مدت داد میزنه: یا حضرت ابولفضل منو از دست این امام رضا نجات بده!
4. ترکه میره خواستگاری، بابای دختره ازش میپرسه: شما شغلتون چیه؟ ترکه میگه:قازی! باباهه حال میکنه،میگه:کدوم شعبه؟ترکه میگه:ایلده ایران قاز!!
5. به ترکه میگن: بچه کجائی؟ میگه بچه U.S.A. ملت هم کف میکنن!! میگن آخه چطور ممکنه؟ ترکه میگه: ایلده بچهة یونجهزارهای سرسبزِ آذر بایجانم!!!
6. به یه ترکه میگن با بالش جمله بساز میگه رفتم شکار یه پرنده دیدم خواستم بزنم به بالش. میگن با این بالش نه، با اون بالش. میگه خوب رفتم شکار یه پرنده دیدم موندم بزنم تو این بالش یا اون بالش. میگن بابا اصلا بیخیال، حالا با تشک جمله بساز. میگه رفتم شکار یه پرنده دیدم تو شک بودم بزنم به این بالش یا اون بالش!!
7. یه روز دو تا ترک تصمیم میگیرن با هم فارسی حرف بزنن. حالا حرف زدنشون رو داشته باشین: